دلم دردي که دارد با که گويد

شاعر : عطار

گنه خود کرد تاوان از که جويددلم دردي که دارد با که گويد
که بر بخت بدم خوش خوش بمويددريغا نيست همدردي موافق
به ترک زندگاني کس بگويدمرا گفتي که ترک ما بگفتي
چرا بايد که دست از تو بشويدکسي کز خوان وصلت سير نبود
ز صد فرسنگ بوي تو ببويدز صد بارو دلم روي تو بيند
وگر خار از سر گورم برويدگل وصلت فراموشم نگردد
چه فرمايي بگويد يا نگويدغم درد دل عطار امروز